عمو جون آب نمی خوام.
الَسَّلامُ عَلَيْکَ يا اَبا عَبْدِاللهِ اْلحُسَيْنِ
وقتی عمو عباس رفت آب بياره و ديگه نيومد حضرت رقيه رفت خيمه باباش و پرسيد عمو جون نيومد؟؟؟ و باباش سکوت کرد. حضرت رقيه رفت تو خيمه ها و به بچه ها گفت:
از تــــو چــشـمـای بـابـا حــرف جـدایـی مـیـاد<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
بــابــا گــفــتــه رقـــیـــه ديـگـه عـمـوت نـمیـاد
عمـو برگـرد به خـیــمـه دلــم بــه غـم اسـیـره
خودت بـه رس به دادم زیــنــب داره میـمیـره
عـمـوم دیـگـه نــمــیــاد عمو دیگه آب نمیخوام
باباجون آب نمـی خوام فقط بـابـامـو می خوام
فرا رسيدن ماه محرم الحرام و شهادت امام حسين(عليه السلام) و ۷۲ تن از يارانش رو به همه دوستان عزيز تسليت عرض می کنم.
سلام.....ممنوم سر می زنی!!!!! من فعلا نمی نويسم حسش رفته!!!!!
سلام ... بر شما هم تسليت باد .
سلام..بسيار زيبا بود...شادو پيروز باشی...
سلام تشکر از حضور سبزت . منم اين ايام شهادت امام مظلوم حسين شهيد را به شما دوست گرامی تسليت می گم. خوشحال می شم باز سر بزنی . موفق و پايدار باشی
بلاخره باز شد بعد از شونصد ساعت....
بقدري محزون بود كه تنها شايسته سكوت بود و بس
سلام...وبلايگ قشنگی داری...خوش حال می شم به من هم سر بزنی...موفق باشی...
زيبا بود.ولی ای کاش اولش می نوشتی( با یاد او که بندگی اش عین آزادیست) موفق باشی
سلاممممممممممممممممم حرف نداشت
سلام دوست عزيز..ممنون از اينکه سر زدی و مرسی از پیامهای زیبات...وب خوبی داری..اميدوارم موفق باشی..بای..